در قرآن مجید در سوره های اعراف، هود، حجر، انبیا، نمل و عنکبوت اشاره هایی به وضع قوم لوط و گناه بسیار زشت آن ها شده است، ولی در هر مورد تعبیر با مورد دیگر متفاوت است و در حقیقت هر یک از این تعبیر ها به یکی از ابعاد شوم این عمل ننگین اشاره دارد. این عمل زشت با عنوان های اسراف، خبیث، فسق، تجاوز، جهل و قطع سبیل مطرح شده است.
در سوره ی اعراف آیه ی 81 آمده است که لوط به آن ها می گوید: «بل انتم قوم مسرفون؛ بلکه شما گروهی اسراف کار (و متجاوز) ید.»(1) در سوره ی انبیا آیه ی 74 می خوانیم:
«و نجیناه من القریته التی کانت تعمل الخبائث انهم کانوا قوم سوء فاسقین، و او را از آبادی که همواره (مردمش کار های) پلید انجام می دادند، نجات دادیم، [چرا] که آنان گروهی بد [کار و] نافرمانبردار بودند.» (2)
و در جای دیگر خواندیم که لوط به آن ها می گوید: «بل انتم قوم عادون، بلکه شما گروهی تجاوزگرید!»(3)
و در سوره ی نمل آیه ی 55 آمده است: «بل انتم قوم تجهلون، آیا واقعاً شما از روی شهوت، به غیر از زنان به سراغ مردان می روید؟! بلکه شما گروهی هستید که نادانی می کنید.»(4)
و در سوره ی عنکبوت آیه ی 29 از زبان لوط چنین آمده است: «اءنکم لتاتون الرجال و تقطعون السبیل، آیا واقعاً شما به سراغ مردان می روید و راه (تداوم نسل انسان) را قطع می کنید.»
ب. ویژگی های همجنس باز در قرآن «اسراف» از این نظر که آن ها نظام آفرینش را در این امر فراموش کرده و از حد تجاوز کردند و تعدی نیز به همین جهت بر آن اطلاق شده است.
«خبیث» به معنای کار یا چیز آلوده ای است که طبع سالم آدمی از آن تنفر دارد، و چه عملی از این عمل تنفر آمیزتر است.
«فسق» به معنای خروج از اطاعت پروردگار و برهنگی از شخصیت انسانی است که از لوازم حتمی این کار می باشد.
«جهل» به خاطر بی خبری از عواقب شومی است که این عمل برای فرد و جامعه در پی دارد.
و «قطع سبیل» از این جهت است که این عمل در صورت گسترش به قطع نسل انسانی می انجامد، علاقه به جنس موافق جانشین علاقه به جنس مخالف می شود.(5)